به گزارش خودرونگاران ، سخنان اخیر معاون اجرایی رئیسجمهور درباره آغاز هیبریدیسازی خودروها، بار دیگر مسئله «خودرو پاک» را به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری تبدیل کرده است؛ موضوعی که سالها میان اسناد بالادستی، وعدههای مقطعی و پروژههای نیمهتمام سرگردان بود. تأکید دولت بر تأثیر این مسیر بر کنترل مصرف سوخت، کاهش فشار ارزی و سلامت عمومی، نشان میدهد که نگاه به هیبریدیسازی دیگر صرفاً فناورانه نیست، بلکه به یک مسئله اقتصادی و زیستمحیطی تبدیل شده است.
همزمان با این فضا، تحرکاتی در بدنه صنعت خودرو شکل گرفته که از عبور تدریجی از فاز شعار به فاز اقدام حکایت دارد. سایپا در اواخر مهرماه امسال پروژه خودروی آریا پلاگین هیبرید را بهصورت رسمی معرفی کرد؛ حرکتی که اگر به تولید واقعی برسد، نخستین تجربه عملی طراحی و تولید این نوع خودرو در داخل کشور خواهد بود. تا پیش از این، بازار خودروهای هیبریدی در ایران یا به واردات محدود خلاصه میشد یا در حد ایده و مذاکره باقی مانده بود.
آنچه این پروژه را حساس و تعیینکننده میکند، شرایط خاص کشور در حوزه انرژی و محیطزیست است. ناوگان فرسوده، مصرف بالای بنزین، ناترازی سوخت و آلودگی مزمن هوا بهویژه در کلانشهرها، زنجیرهای از بحرانهای بههمپیوسته ساختهاند که دیگر با سیاستهای مقطعی قابل مهار نیست. حضور حدود هشت میلیون خودروی فرسوده در جادههای کشور بهتنهایی نشان میدهد که ادامه وضعیت موجود چه هزینه سنگینی بر اقتصاد و سلامت عمومی تحمیل میکند.
در چنین وضعیتی، فناوری پلاگین هیبرید بهعنوان یک راهحل میانی، جایگاه ویژهای پیدا میکند. این خودروها بدون آنکه کاملاً وابسته به زیرساخت شارژ عمومی باشند، بخشی از مسیر را با برق و بخشی را با سوخت فسیلی طی میکنند و به همین دلیل در کشورهایی با محدودیت زیرساخت برقی، بهعنوان گزینه گذار انتخاب شدهاند. برای ایران نیز همین ویژگی، پلاگین هیبرید را به انتخابی واقعبینانهتر نسبت به برقیسازی کامل تبدیل میکند.
خودروی آریا پلاگین هیبرید معرفیشده از سوی سایپا بر پایه ترکیب یک موتور بنزینی با چرخه اتکینسون و یک موتور الکتریکی پرقدرت طراحی شده است. باتری با ظرفیت حدود ۲۰ کیلوواتساعت، قابلیت شارژ خانگی و امکان پیمایش ترکیبی تا حدود ۱۲۰۰ کیلومتر از جمله ویژگیهایی است که برای آن اعلام شده است. مصرف سوخت حدود ۲.۷ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر نیز در صورت تحقق عملی، میتواند استاندارد تازهای در بازه قیمتی خودروهای داخلی ایجاد کند.
یکی از مهمترین کاربریهایی که برای چنین خودرویی مطرح شده، ورود به ناوگان تاکسیرانی است. تاکسیها به دلیل پیمایش بالا، سهم قابلتوجهی در مصرف سوخت و تولید آلایندهها دارند و هرگونه اصلاح در این بخش، اثر مستقیم و سریع بر هوای شهر خواهد داشت. اگر خودروهای پلاگین هیبرید بتوانند جای خود را در ناوگان عمومی باز کنند، برای نخستین بار خودروهای کممصرف نه در ویترین نمایشگاهها، بلکه در خیابانهای شهر دیده خواهند شد.
با این حال، تجربه صنعت خودرو نشان میدهد که مسیر میان «رونمایی» تا «تجاریسازی» همواره پر از گلوگاه بوده است؛ از قیمت تمامشده و تأمین باتری گرفته تا خدمات پس از فروش و حمایتهای دولتی. بدون سیاستهای تشویقی، تسهیلات مالی و برنامه مشخص برای نوسازی ناوگان، احتمال آن وجود دارد که پروژههای هیبریدی نیز به سرعت نتیجه ندهند.
در نهایت، هیبریدیسازی خودرو امروز به یک انتخاب اختیاری تبدیل نشده، بلکه ضرورتی است که از دل بحران انرژی، آلودگی و فرسودگی ناوگان بیرون آمده است. اگر این مسیر به تولید واقعی و حضور پایدار در بازار ختم شود، میتواند یکی از معدود نقاط چرخش صنعت خودرو در دهه اخیر باشد.