به گزارش خودرونگاران به نقل از دنیای‌اقتصاد، در بازار رو‌به رشد خودرو ایران چه از نظر تنوع مدل و چه از نظر افزایش خریدار مساله انتخاب خودرو، روز به روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. در این صفحه سعی شده خودروهای مختلفی که از نظر قیمت یا قابلیت‌های فنی در یک کلاس قرار دارند با زبانی ساده با یکدیگر مقایسه شوند. به‌‌گونه‌ای‌که در نهایت خواننده بتواند دید کلی درخصوص خودروهای کلاس‌های مختلف پیدا کند.
جک S5 یا تیگو5
شاسی‌بلند‌های ارزان‌قیمت همان‌هایی که فقط و فقط جثه بزرگ دارند؛ اما در شرایط سخت همچون سواری بوده و حتی از پس جاده‌های لغزنده هم آن‌طور که انتظار می‌رود برنمی‌آیند چه رسد به مسیرهای آفرود. دو خودرو از سرزمین اژدهای زرد به بازار ایران فراخوانده شده‌اند؛ چراکه در این بازار می‌توانند موفق باشند. تیگو 5 نمونه وارداتی امویام X33 است. از این‌رو از نظر کیفیتی در سطحی بالاتر از نمونه ایرانی و البته قدیمی‌اش قرار می‌گیرد. این خودرو از موتور هم حجم با جک S5 برخوردار است. اما موتور جک بسیار پر قدرت‌تر از تیگو است؛ چراکه از سیستم توربوشارژر بهره می‌برد. از این‌رو در شتاب و سرعت جک توانسته به خوبی از پس تیگو بر‌آید.
هر دو خودرو زیبا است و در ایران با اقبال زیادی همراهند. از نظر امکانات تیگو بهتر عمل کرده و در زمینه مصرف سوخت نیز همین‌طور اما جک از هندلینگ بالاتری نسبت به تیگو برخوردار است. همچنین درون کابین نیز فضا‌ها تقریبا یکسان است و صندلی‌ها نیز راحت هستند. با توجه به وارداتی بودن تیگو قیمت جک از تیگو پایین‌تر است و می‌تواند انتخاب ارزان‌تری باشد؛ به خصوص اینکه خدمات پس از فروش گسترده‌ای دارد. به‌طور‌کلی می‌توان این دو خودرو چینی را در زمینه کیفیت خودروهایی مناسب دانست. ولی اگر شتاب و سرعت برای شما در درجه اهمیت بیشتری است جک S5 اتوماتیک انتخاب بهتری خواهد بود و امکانات بیشتر را نیز می‌توانید در تیگو5 بیابید.
امویام 550 یا برلیانس H330
دو خودروی صندوق‌دار که در ایران تولید می‌شوند هر دو خودرو چینی بوده و قیمت‌های نزدیکی دارند. Mvm550از موتوری پرحجمتر و قوی‌تر نسبت به برلیانس برخوردار است و در شتاب‌گیری نیز عملکرد بهتری دارد این در حالی است که مصرف سوخت برلیانس کمتر است و البته در مسیرهای پر‌پیچ‌و‌خم نیز عملکرد بهتری دارد؛ یعنی هندلینگش بهتر است. هر دو خودرو از آپشن‌هایی تقریبا برابر برخوردار هستند و برتری خاصی نسبت به یکدیگر ندارند؛ اما برلیانس به دلیل داشتن موتوری کم‌حجم در مسیرهای سراشیبی و با ظرفیت کامل عملکردی کند دارد. هر دو خودرو طراحی خوبی دارند.
این در حالی است که برلیانس با توجه به شبیه بودن به خودروهای بی‌ام‌و توانسته در بازار موفق‌تر باشد. درون کابین نیز کیفیت قطعات متوسط است و فضای کافی برای سرنشینان وجود دارد. خدمات پس از فروش هر دو خودرو گسترده است؛ اما این گستردگی در برلیانس بهتر است. هر چند هنوز میزان قطعات یدکی هر دو خودرو در بازار به سطح مطلوب نرسیده است. در بازار دست دوم راحت‌تر می‌توان برلیانس تازه وارد را به فروش رساند و امویام نتوانسته آن‌طور که باید در بازار موفق باشد. به‌طور کلی هر دو خودرو انتخاب‌هایی مناسب در این بازه قیمتی هستند؛ اما موتور قوی‌تر در سینه Mvm550 نهفته است و چهره‌ای زیباتر و البته بازار دست دوم بهتر نیز در دستان برلیانس h330 است.
کیا ریو یا تویوتا یاریس
تویوتا یاریس و کیا ریو هر دو خودروهای کوچکی هستند؛ اما ریو بدنه‌ای با طراحی حجیم‌تر دارد. ریو از موتوری پرحجمتر نسبت به یاریس برخوردار است که قدرت بیشتری هم تولید میکند. این در حالی است که یاریس خودرویی کم‌اشتهاتر برای بنزین بوده و از این نظر می‌توان آن را اقتصادی‌تر دانست. این موضوع در‌مورد استهلاک هم صدق میکند و یاریس استهلاک بسیار کمتری دارد. ریو از نظر امکانات بر یاریس برتری دارد اما در بازار خرید و فروش کارکرده‌ها، این یاریس است که یکه تازی میکند.
این در حالی است که ریوهای قدیمی طرفدار زیادی داشتند و هنوز هم دارند اما ریوهای جدید به خوبی در بازار عرضه و معرفی نشدند. هر دو خودرو درون کابین طراحی خوبی دارد و کیفیت مواد به کار رفته در آنها مناسب است. هر چند که ریو کمی جادارتر است و لوکس‌تر به نظر می‌رسد. ریو به لطف موتور قوی‌تر در مسیرهای سراشیبی می‌تواند شما را راضی‌تر نگه دارد؛ اما یاریس خودرویی با کیفیت بسیار بالا و موفق در بازار صفر کیلومتر و دست دوم و البته خودرویی به واقع اقتصادی محسوب می‌شود که می‌تواند انتخاب بلند‌مدت‌تری از ریو با بازار خرید و فروش ضعیف اما پر‌آپشن و پر‌قدرت‌تر باشد.
مزدا3 یا کیا سراتو
در اینجا خودروهای مورد نظر ما نمونه‌های دنده‌ای هستند که هر دو در داخل تولید می‌شوند. هر دو خودرو با موتورهای هم حجم 1.6 لیتری روانه بازار شده‌اند. موتور سراتو قدرت بیشتری تولید میکند همچنین در شتاب‌گیری نیز عملکرد بهتری از مزدا دارد. اما این مزدا است که کم اشتها‌تر از سراتو بوده و البته کمی اقتصادی‌تر هم هست. هر دو خودرو از چهره‌های زیبا برخوردارند و درون کابین نیز طراحی مناسبی دارند از نظر امکانات نیز در سطح بالایی قرار نداشته و شرکت‌های تولید‌کننده تا جایی که توانسته‌اند آپشن‌ها را به حداقل رسانده‌اند. در بازار هر دو خودرو موفقند.
اگرچه نمونه‌های دو لیتری اتوماتیک این دو خودرو فروش نمونه‌های 1.6 لیتری را تحت تاثیر قرار داده اما با توجه به قیمت کمتر، این مدل‌ها نیز فروش مناسبی دارند. سواری هر دو خودرو اسپرت بوده و کمی خشک است؛ اما در این میان سراتو خشک‌تر است. فضای کابین سراتو جادارتر از مزدا است؛ اما طراحی کابین مزدا زیباتر است. همچنین هر دو خودرو در عبور از مسیرهای پر پیچ و خم حرف‌های زیادی برای گفتن دارند. این در حالی است که مزدا با ارتفاعی کمتر از زمین در برخی از سرعت‌گیرهای دقت بیشتری را می‌طلبد به‌طور کلی هر دو خودرو انتخاب‌هایی خوب و اقتصادی به حساب می‌آیند و می‌توانند برای خانواده‌ها گزینه جذاب‌تری نسبت به نمونه‌های چینی باشند.
بی‌ام‌و X1 یا ولوو XC60
اینکه ولوو در کلاسی بالاتر و اتاقی بزرگ‌تر قرار دارد، هیچ بحثی نیست؛ اما این بار قیمت مد نظر بوده است. هر دو خودرو در بازار ایران کم‌اقبال و شکست خورده‌اند. بازار دست دوم نداشته و با افت قیمت‌هایی فراوان به فروش می‌رسند. هر دو خودرو هم حجم هستند اما بی‌ام‌و قدرت بیشتر دارد و البته گیربکس 8 سرعته این خودرو نیز سبب شده تا با اختلاف فاحشی ولوو را در شتاب‌گیری پشت سر بگذارد. این در حالی است که ولوو مصرف سوخت کمتری دارد و البته یکی از ایمن‌ترین شاسی‌بلند‌های جهان است؛ اما ایرادات زیادی به آن وارد است. مثلا خودرو با این ابعاد و قیمت تک دیفرانسیل بوده و در زمستان و البته جاده‌های لغزنده کارآیی یک شاسی بلند را آن‌گونه انتظار داریم ندارد.
این در حالی است که X1 با استفاده از سیستم xdrive وضعیت متفاوت‌تری دارد. هر دو خودرو چهره‌های زیبایی دارند، اما می‌توان ولوو را زیباتر دانست؛ به‌خصوص اینکه امکانات زیادی را در خود جای داده و البته طراحی کابینی زیبا دارد. مواد به کار رفته درون هر دو خودرو مناسب است اما ولوو راحتی بیشتری را برای سرنشینان به همراه دارد و البته فضای بیشتری را نیز در خود جای داده است. خدمات پس از فروش هر دو خودرو خیلی خوب نیست اما X1 به مراتب خدمات بهتر و البته گسترده‌تری نسبت به XC60 دارد. به‌طور کلی می‌توان هر دو خودرو را انتخاب‌هایی قابل قبول دانست؛ اگر بلند‌مدت برای نگه داشتن ماشین فکر می‌کنید.
کیا کادنزا یا هیوندای گرنجور
دو رقیب کره‌ای در بازار ایران که نمونه‌های صفر کیلومتر آنها دیده نمی‌شود یا اینکه خیلی کمیاب است. دلیل آن هم حجم موتور بالای آنها است. در همین ابتدا باید گفت که برخی از افراد هیوندای دوست دارند و برخی دیگر کیا پس نمی‌توان به‌طور حتم یکی را برتر دانست اما هر دوخودرو 6سیلندر است و کادنزا موتوری پر حجم‌تر و البته پر‌قدرت‌تر در سینه دارد. این در حالی است که در شتاب‌گیری و سرعت نیز برگ برنده دست کادنزا است. اما همه اینها به معنای این نیست که مصرف کادنزا در سوخت بیشتر باشد؛ چراکه با اختلافی ناچیز مصرف سوخت کادنزا کمتراز گرنجور است. هر دو خودرو طراحی زیبایی دارد اما کادنزا کمی اروپایی‌تر طراحی شده است.
درون کابین نیز هم طراحی خوبی دارد و هم مواد به کار رفته کیفیت خودروهای اروپایی را دارند. هیوندای گرنجور نیز در کنار داشتن کابین زیبا و با کیفیت آپشن‌های بیشتری در اختیار راننده می‌گذارد. هر دو خودرو در بازار پر طرفدارند اما اقبال بیشتر با گرنجور است. خدمات پس از فروش هر دوخودرو مناسب است؛ اما در بازار قطعات هیوندای فراوان‌تر و البته ارزان‌تر از کیا است. فضای کابین هر دو خودرو بزرگ و جادار و مناسب برای خانواده‌ها است. این دو کره‌ای کم استهلاک هستند و هزینه زیادی برای صاحبان خود ندارند. به‌طور کلی می‌توان گرنجور را با آپشن‌های بیشتر و البته بازاری بهتر دانست اما کادنزا را پر قدرت‌تر و البته با وقارتر تلقی کرد.