به گزارش خودرونگاران به نقل از ایران جیب ، این مسئله نه تنها در ایران، بلکه در بازارهای جهانی هم پیش می‌آید. یعنی وقتی با استناد به مدارک و مشخصات به خودرویی نگاه می‌کنیم، احتمال آن زیاد است که ماشین مورد نظر از بسیاری جهات عالی باشد ولی در بازار از آن استقبال نشده باشد. در این بخش به این مسئله می‌پردازیم که از چه خودروهایی استقبال شایسته‌ای نشده است.
1- تندر90 اتوماتیک ایران خودرو
تندر90 ایران خودرو در باور عمومی مردم کیفیتی پایین‌‌تر از نسخه پارس خودرو دارد د و همین مسئله باعث شده است قیمت تندر90های ایران خودرو در بازار نسبت به مدل رقیب اختلاف قیمت نزدیک به یک میلیون تومان را در نسخه دنده‌ای داشته باشد. بعد از اینکه تندر90 اتوماتیک فقط از جانب ایران خودرو عرضه شد، انتظار می‌رفت که اتومات‌سوارانی که دیگر 206 تیپ 6 صفری را پیدا نمی‌کنند، سراغ تندر90 اتوماتیک بروند. ولی شاهد آن بودیم که باز هم همان نگرش کیفیت کمتر از پارس خودرو برای تندر90 اتوماتیک وجود دارد. به همین دلیل بسیاری از علاقه‌مندان به این دسته از خودروها، عطای تندر90 اتوماتیک ایران خودرو را لقایش بخشیدند.
البته طبق گزارش مراجع کیفی در صنعت، همیشه تندر90 ایران خودرو از نسخه پارس خودرو کیفیتی کمتری دارد و در جایگاه پایین تری قرار می‌گیرد. این روزها هم شاهد این مسئله هستیم که با ورود برلیانس H330 پارس خودرو و رنو ساندرو اتوماتیک، گرایش به این خودروها به نسبت از تندر90 اتوماتیک بیشتر باشد و مردم از آن به مراتب بیشتر استقبال می‌کنند. به هر حال تندر90 اتوماتیک می‌تواند خودرویی مطمئن در بین ماشین‌های زیر 50 میلیون تومان باشد، ولی برخی رویکردهای مردمی باعث شده است طرفدار زیادی نداشته باشد و در بازار کارکرده‌ها اوضاع خوبی را سپری نکند.
2- کیا سورنتو
اگر به 5 سال قبل برگردیم، به این مسئله می‌رسیم که کیا سورنتو جزو خودروهای محبوب در بازار به حساب می‌آمد که با آمدنش گویی رقابت را از سانتافه ربود و تا زمانی‌که سانتاقه با ظاهر قبلی عرضه می‌شد، همیشه استقبال کمتری را نسبت سورنتو شاهد بود. ولی با آمدن ظاهر جدید سانتافه ورق برگشت و استقبال به سمت این شاسی‌بلند جدید هیوندای رفت. فروش سانتافه در ایران همیشه با رکوردهایی در مورد قیمت و میزان واردات همراه بود و باعث شد در این سال‌ها به عنوان محبوب‌ترین خودروی وارداتی از آن یاد شود. شرکت اطلس خودرو برای رقابت، چند وقتی است که کیا سورنتو نسل جدید 2016 را به بازار عرضه کرده است. با وجود این که این ماشین ظاهر به مراتب بهتری دارد و طبق آمار جهانی نسبت به سانتافه کیفیت بالاتری دارد، ولی در بازار ایران مورد استقبال قرار نگرفته است و همچنان خریداران به خریدن سانتافه نسبت به سورنتو تمایل دارند. سورنتو 2016 در باطن خود امکانات خوبی را نهفته است و از نظر طراحی داخلی به مراتب اتاقی با پرستیژتر نسبت به سانتافه دارد.
موتور این خودرو 2.4 لیتری چهار سیلندر است که به لطف فناوری GDi حدود 190 اسب بخار قدرت تولید می‌کند. ولی ما شاهد آن هستیم که همان موتور در نسخه MPi در اکثر سانتافه‌ها نصب است و تنها 176 اسب بخار قدرت دارد. امکاناتی نظیر پنج گرمکن، دو سردکن، حافظه صندلی، سیستم صوتی حرفه‌ای، زنون چراغ‌شور و... را که در سانتافه فول وجود دارد می‌توان در کیا سورنتو شاید با کیفیت و عملکرد بهتر پیدا کرد. ولی خریداران ترجیح می‌دهند 230 میلیون تومان برای سانتافه 2017 بپردازند و سورنتو قوی‌‌تر را حتی با همان قیمت نیز خریداری نکنند. یکی از دلایل موفقیت‌های سانتافه، عرضه توسط واردکنندگان شخصی است که در امکانات و مشخصات فنی مختلف وارد می‌شود و باعث شده با بودجه 170 تا 210 میلیون تومان بتوان سانتافه مورد نظر را خریداری کرد. شاید عرضه دیرهنگام سورنتو باعث شد که این خودرو جذاب در بازار ایران مورد استقبال قرار نگیرد.
3- هیوندای i40
I40. خودرویی که هنوز خیلی از خریداران سدان آن را نمی‌شناسند. این ماشین حدود 3 سال است که در نسخه سدان و استیشن وارد بازار ایران شده است و از نظر فنی و امکاناتی در شرایط خوب و چه بسا عالی قرار دارد. موتور دو لیتری 173 اسب بخاری با سیستم‌های عملگر اروپایی باعث شده i40 از سایر خودروهای کره‌ای رنج متوسط مستقل ظاهر شود. حتی در طراحی اتاق این خودرو سبک آلمانی لحاظ شده و دکمه‌های روی داشبورد و دستک‌ها، به شکلی ساده و کاربردی تهیه شده است.
هیوندای i40 جزو معدود خودروهای زیر 200 میلیون تومان است که در برخی نسخه‌ها امکاناتی مثل رادار نقطه کور، رادار حرکت بین خطوط و سیستم پارک اتوماتیک را یکجا دارد. حتی صندوق این خودرو هم سبکی متفاوت دارد و قابلیت نگه داشتن اشیا در محوطه را به صورت فابریک در آن دیده شده است. در کنار این امکانات لوکس، کیفیت ساخت i40 به مراتب از سوناتا و رقبا بالاتر بوده و دلیل اصلی آن، اشتیاق هیوندای برای گرفتن سهمی از بازار اروپا و آمریکا با محصول i40 خود است. اوایل عرضه این ماشین با توجه به سدان یا استیشن واگن بودن خود، قیمتی بین 172 تا 180 میلیون تومان را تجربه کرد. ولی این روزها با قیمت زیر 160 میلیون تومان هم می‌شود این خودرو را خریداری کرد که در محدوده کیا اپتیما و هیوندای سوناتا قرار دارد. با توجه به مشخصات فنی بهتر، کیفیت و امکانات بیشتر i40، به مراتب این خودرو می‌تواند از رقبا بهتر ظاهر شود. ولی با توجه به جا افتادن نام سوناتا در بازار، شانس این خودرو در بازار ما کمرنگ شده است و امروز بازار مطلوبی را تجربه نمی‌کند.
4- تویوتا GT86
شاید باورش سخت باشد که تویوتا GT86 به عنوان خودرویی بدفروش از آن یاد شود. ولی واقعیت مسئله نیز همین است. یکی از دلایل عدم واردات این خودرو از جانب شرکت و واردکنندگان شخصی این است که این خودروی اسپرت، در ایران آن طور که باید و شاید طرفدار ندارد و فروش آن به مراتب از سایر خودروهای هم‌قیمت سخت‌‌تر است. زمانی به این مساله چنین دیدی وجود داشت که با ممنوعیت واردات خودروهای 2500 سی‌سی به بالا و نیامدن جنسیس کوپه، طرفداران آن خودرو با ورود GT86 به سمتش کشیده می‌شوند که به مراتب به‌روزتر و باکیفیت‌‌تر است. ولی بعد از حدود یک سال قضیه طوری دیگر خودش را نشان داد.
فروش GT86 حتی از خودروهایی مثل سراتو کوپ 2015 هم سخت‌‌تر شد. خودرویی دو در و چهار نفره که دیفرانسیل عقب بود و به لطف موتور 2 لیتر باکسر حدود 197 اسب بخار قدرت تولید می‌کرد، امروز میان جوانان، خودرویی محبوب به حساب نمی‌آید. یکی از دلایل اصلی این است که در بین خریداران جا افتاده که هزینه تعمیرات موتورهای تخت در ایران زیاد است و مرکز تعمیر حرفه‌ای برای این خودروها وجود ندارد. از طرفی خشکی سواری این خودرو کمی بعد از عرضه بین نمایشگاه‌داران و فروشندگان پیچید که اکثرا به صورت تجربه‌ای ناکرده به خریداران جدید این خودرو منتقل می‌شد و آنها هم از خریدن GT86 منصرف می‌شدند. در اصل حرف‌هایی در مورد سواری خشک، تکان‌های موتور، هزینه بالای نگه داری و قوای محرکه ضعیف که بیشتر به جوسازی و توهم برمی‌گردد، باعث شد تا این خودروی اصیل و ژاپنی بازارش را در ایران از دست دهد. اگر از این خودرو معرفی بهتری صورت می‌گرفت، شاید امروز مدل 2016 آن را در خیابان‌ها شاهد بودیم و این‌طور نبود که بازار کارکرده ضعیفی را تجربه کند.
5- لکسوس GS250
وقتی نسل قبل GS را مورد بررسی قرار می‌دهیم، باید کلماتی را در وصف آن استفاده کنیم. قوی، ایمن، با کیفیت و پر‌آپشن. ولی از وقتی‌که قانون ممنوعیت واردات خودروهای 2500 سی‌سی به بالا مطرح شد، شاهد این بودیم که اتاق جدید GS که به مراتب خشن‌‌تر و جذاب‌‌تر شده بود، با قلب تپنده کوچک به بازار ایران آمد. نسخه GS250 با موتور 2.5 لیتری خورجینی و شش‌سیلندر 204 اسب‌بخاری، جایگزین موتور 4.6 لیتری هشت سیلندر شد که 357 اسب‌بخار قدرت دارد و صفر تا صد کیلومتر را برای یک سدان لوکس، در 5.4 ثانیه ثبت می‌کند. همین مسئله باعث شد تا دید عمومی جامعه نسبت به GS تغییر کند و از آن به عنوان خودرویی ضعیف و کم‌توان یاد شود.
البته همین خودرو به لطف دیفرانسیل‌عقب بودن، سواری خوبی دارد و همان شتابگیری را در کمتر از 9 ثانیه انجام می‌دهد و گاهی اوقات با همان قبل کوچک، با کفش‌های خود دود راه می‌اندازد. با اینکه GS250 اِف اسپرت مجهز به کیت اسپرت بوده که مستقیم روی نحوه عملکرد سیستم تعلیق نقش دارد و در نسخه پلاتین امکانات لوکسی مثل سنسور خواب و کنسول VIP عقب وجود دارد. در اکثر مدل‌های این دو نسخه، دوربین دید در شب، نور بالای اتوماتیک، 10 یا 12 کیسه هوا، در صندوق برقی، چرخش چراغ در سرپیچ، کروزکنترل هوشمند، سیستم ضد ترمز و... وجود دارد. با اینکه این ماشین امروز در فول‌ترین نسخه زیر 330 میلیون تومان است، ولی استقبال خریداران از آن به شکل کمی صورت می‌گیرد و به‌طبع آن هم واردات شخص آن به ندرت انجام می‌شود. همین مسئله باعث شده کسی GS250 را با 528i و E250 مقایسه بازاری نکند.