به گزارش خودرونگاران به نقل از دنیای اقتصاد ،در این بازی اشتباه جایی ندارد. همینکه موفق نباشی یعنی بهراحتی از میدان بیرون رفتهای. این همان بحبوحهای است که مرسدسبنز، لکسوس و لینکلن در آن میجنگند. شاسیبلندهای سایز متوسطی که هم خواص تجملگراییشان زبانزد است و هم ویژگیهای خیابانیشان. میدانید این سه آلمانی، ژاپنی و آمریکایی از چه برندهایی عبور کردهاند؟ ولوو XC60 سوئدی، اینفینیتی QX60، آکورا RDX و تویوتا هایلندر ژاپنی، لندروور دیسکاوری انگلیسی و فورد آج آمریکایی. این سه کراساوور بیدلیل در بازارهای جهانی مشهور نشدهاند. آنها فقط به این خاطر که زیبا هستند یا اینکه زرق و برق چشمگیر دارند، خریداری نمیشوند. لکسوس آر.ایکس، مرسدسبنز جی.آل. سی و لینکلن ام.کی.ایکس چیزی را به مردم میدهند که بقیه از اعطای آن عاجزند؛ احترام و اعتماد. در یک روی سکه چنان آرام و سر به زیر هستند که گویی داریم با برقیهای نسل اول سر و کله میزنیم؛ اما در روی دیگر سکه چنان استادانه فناوری توربو را به خدمت خود درآوردهاند که انگار خود مخترع آن بودهاند. از سال 2015 به اینسو علاوه بر آنکه مرسدس یک تحول عظیم در طراحیهایش اعمال کرد، به موازات آن یک تغییر عجیب و غریب در نحوه نامگذاری تولیداتش نیز ایجاد کرد. بر این اساس دیگر کلاس GLK در بین تولیدات شرکت وجود نخواهد داشت و جای آن را کلاس GLC گرفته است. این یعنی جیالسی نسل جدید جیالکی نیست، بلکه جانشین آن معرفی شده است.
لکسوس RX؛ بهانهای برای سرکشی
با اینکه فقط 20 سال عمر دارد ولی ببینید چطور توانسته طی 4 نسل یک دنیا را به دنبال خود بکشد. وقتی نمونه اولیهاش در سال 2015 و نمایشگاه نیویورک رونمایی شد، خیلیها در مواجهه با چهره اخمالویش شوکه شدند. تصور میشد آر.ایکس جدید یک کانسپت باشد. ولی این خودرو یک کراساوور واقعیِ واقعی بود. یکی از دلایل موفقیت این خودرو، پلتفرم حسابشدهای بود که برای آن در نظر گرفته شده است؛ یعنی تویوتا (مالک برند لکسوس) با استفاده از پلتفرم K خود دست به یک شاهکار زد. این هم ساختاری است که پیشتر سدان پرفروغ ژاپنیها یعنی ES نیز روی آن طراحی شده بود. احتمالا به همین خاطر است که آر.ایکس از پایداری قابل قبولی برخوردار شده است. درست مانند کاری که AMG با بنز و M پاور با بامو میکند، بخش F Sport شرکت نیز برای تقویت و بهینهسازی این مدل به خدمت گرفته شد. حاصل کار مدلی شده اسپورتتر و خاصتر. مثلا تنها در این سری است که میتوان از سیستم تعلیق سازگار هوشمند یا همان AVS استفاده کرد. سیستمی که برخلاف اغلب رقبایش، دارای رولبارهای قابل حرکت در طرفین است. این برایش آزادی عمل در مسیرهای ناهموار و حرکت با سرعت بالا در پیچهای تند را به ارمغان میآورد. لکسوس RX یکی از پرفروشترین شاسیبلندهای تاریخ شرکت است که تاکنون بیش از 2 میلیون و 100 هزار دستگاه از آن در سراسر دنیا فروخته شده است. عجیب آن است که بخش اعظمی از فروش این محصول را تولیدات هیبریدی به خود اختصاص دادهاند.
مرسدسبنز GLC فرزند خلف GLK
از سال 2015 به اینسو علاوه بر آنکه مرسدس یک تحول عظیم در طراحیهایش اعمال کرد، به موازات آن یک تغییر عجیب و غریب در نحوه نامگذاری تولیداتش نیز ایجاد کرد. بر این اساس دیگر کلاس GLK در بین تولیدات شرکت وجود نخواهد داشت و جای آن را کلاس GLC گرفته است. این یعنی جیالسی نسل جدید جیالکی نیست بلکه جانشین آن معرفی شده است. کلیت کار یکی است؛ یعنی مرسدس در نسخههای جدید همچنان همان کراساوور سایز متوسط خانوادگی را راهی بازار کرده است. این یکی از اولین تولیدات شرکت است که علاوه بر آلمان در هند، اندونزی و فنلاند نیز ساخته میشود. مرسدس نخستین لذت استفاده از جعبهدندههای 9 سرعته اتوماتیک را با این خودرو تجربه کرد. برخلاف تصور GLC300 قویترین ویرایش این خانواده نیست. شرکت همان اوایل عرضه نسخه AMG43 آن را با یک قلب 3 لیتری دو توربو 362 اسببخاری راهی خیابان کرد. البته در بازارهای اروپایی، فروش نسخههای دیزلی و هیبریدیاش کمی بهتر است. مرسدسبنز جیالکی که تاج و تخت را به جیالسی واگذار کرده بود، در سال 2008 رسما برای رقابت با آئودی Q5 تولید شده بود. این شاسیبلند کوچکترین عضو خانواده Gهای بنز بود. بهترین آمار فروش این خودرو در سال 2012 بود که رکوردی 110 هزار دستگاهی را ثبت کرده است. یکی از دلایل اقبال نسبت به این خودرو در زمان گذشته و جانشین آن در زمان جدید، ایمنی فوقالعادهاش بوده است. بهطوریکه توانسته در کلیه آیتمهای تست تصادف موسسه IIHS که به سختگیری بیش از حد معروف است، بالاترین نمرات را کسب کند.
رودرروی هم
اجازه بدهید پیش از هرچیز، توضیح دهیم که این سه خودرو دقیقا کدام مدلها هستند. ژاپنیها برای این مبارزه لکسوس RX350 نسخه F Sport را آماده کردهاند. آمریکاییها نیز لینکلن MKX سری EcoBoost را آوردهاند. در نهایت آلمانها نیز سراغ مرسدسبنز GLC مدل 300 4Matic رفتهاند. این یعنی قویترین نسخههای بنزینی موجود. هر سه خودرو با ساختار موتورجلو و انتقال قدرت AWD (همه چرخهای متحرک) طراحی شدهاند. لکسوس مانند همیشه از یک پیشرانه 5/ 3 لیتری شش سیلندر V شکل توربو با زاویه 60 درجه استفاده کرده است. لینکلن نیز به توصیه فورد از یک پیشرانه 7/ 2 لیتری شش سیلندر V شکل دو توربو با همان زاویه مرکزی 60 درجه بهره برده است؛ اما مرسدس با اطمینان خاطر تمام از یک قلب ساده 2 لیتری تک توربوشارژ استفاده کرده است. آر.ایکس میتواند 295 اسببخار نیرو را در 6300 دور در دقیقه و 362 نیوتنمتر گشتاور را در 4700 دور در دقیقه تولید کند. در مقابل ام.کی.ایکس با حجم موتور کمتر ولی استفاده از سیستم پرخوران توانسته 335 اسببخار نیرو را در 5500 دور در دقیقه و 515 نیوتنمتر گشتاور را در 3 هزار دور در دقیقه فراهم کند. جای تعجبی ندارد جی.ال.سی قدرت 241 اسببخار در 5500 دور در دقیقهای و گشتاور 370 نیوتنمتر در 1300 دور در دقیقهای داشته باشد.
کراساوور ژاپنیها با ضریب تراکم 8/ 11 بر یک میتواند دور موتور نهایی 6500 دور در دقیقه را نیز تحمل کند. این در حالی است که محصول آمریکاییها با ضریب تراکم 10 بر یک توان تحمل بیش از 6 هزار دور در دقیقه را ندارد. جالب آنکه قوای محرکه کوچک شاسیبلند آلمانها با ضریب تراکم 8/ 9 بر یک، تا مرز 6300 دور در دقیقه را نیز تجربه کرده است. ژرمنها بهترین جعبهدنده گروه را تدارک دیدهاند. آنها از یک گیربکس 9 سرعته استفاده کردهاند. رتبه دوم در اختیار چشم بادامیها با در اختیار گرفتن یک گیربکس 8 سرعته است. دست آخر یانکی سنتی را میبینیم که همچنان دل به گیربکس 6 سرعته کلاسیکش خوش کرده است. ساختار سیستم تعلیق در این خودروها تقریبا شبیه به هم است. تنها تفاوت بارز آنها نوع چیدمان ادوات تعلیق و نحوه بازخورد آنها است. این یعنی هر سه کراساوور دارای فنر لول، فنر شمش مانند، کپسول کمک فنر بادی-روغنی، بازوهای کنترلی و رولهای ضد ضربه هستند. حتی با اینکه لکسوس فوق از سری اف اسپورت است ولی متاسفانه شاهدیم که از دیسک ترمزهای 327 و 337 میلیمتری در چرخهای عقب و جلوی خود استفاده کرده است. این همان سایزی است که روی نسخه استاندارد هم دیده میشود. لینکلن از دیسکهای بهتر 345 و 314 میلیمتری استفاده کرده تا خود را کمی از مرسدسبنزی که از دیسکهای 343 و 320 میلیمتری بهره برده، پیش بیندازد. آمریکاییها نشان دادند که روی چرخ متخصصتر هستند. چراکه تایرهای استفاده شده از سوی ام.کشی.ایکس به اندازه 40/ 265 میلیمتری 21 اینچی هستند.
این لاستیکها از شرکت میشلین مدل «اسکورپیون M+S» تهیه شده است. آلمانها نباید در این زمینه کم بیاورند. به همین خاطر آنها نیز سراغ تایرهای 45/ 255 میلیمتری 20 اینچی از شرکت بریجستون مدل «دولر H/ P» رفتهاند. دست آخر عضو ژاپنی گروه را میبینیم که همچنان با تمرکز روی کاربردهای شهری از تایرهای 55/ 235 میلیمتری 20 اینچی میشلین مدل «پریمیر LTX» استفاده کرده است. در حقیقت آر.ایکس 350 با طول، عرض و ارتفاع 4890، 1895 و 1720 میلیمتر به کفشهایی از این بزرگتر هم نیاز نداشته است. ام.کی.ایکس اکوبوست با ابعاد 4826، 1932 و 1682 آنطور که نشان میدهد هم خیلی بزرگ و تنومند نیست. به نظر میرسد کوچکترین ابعاد را جی.ال.سی 300 با طول، عرض و ارتفاع 4656، 1890 و 1683 میلیمتر پیدا کرده است. البته همین جثه کوچک، کمترین وزن را نیز برایش به ارمغان آورده است. چراکه وزن کراساوور بنزیها 1852 کیلوگرم شده است. وزن میانی در اختیار لکسوس با جرم 2056 کیلوگرم است. لینکلن هم مطابق با تمام تولیدات سالهای اخیرش اصلا علاقهای به رژیم ندارد و همچنان با وزن 2104 کیلوگرمی سیر میکند. برای خیلیها هنوز برتری در قسمت شتاب مزیت اصلی به شمار میرود.
جاییکه بر خلاف تمام پیشبینیها مرسدسبنز با ثبت رکورد 3/ 6 ثانیهای در قسمت شتاب صفر تا صد، مقام اول را به خود اختصاص داده است. لینکلن با اختلافی جزئی و رکورد 4/ 6 ثانیهای مقام دوم و لکسوس با رکورد 8/ 6 ثانیهای در مقام سوم جای گرفته است. حجم کوچک پیشرانه جی.ال.سی در سرعتهای بالاتر کار دستش داد. چراکه شتاب صفر تا 160 آن به مرز 8/ 18 ثانیه رسیده ولی ام.کی.ایکس زمان 1/ 17 و آر.ایکس زمان 8/ 17 ثانیهای را کسب کردهاند. در انتها بیایید نگاهی به قیمت این محصولات بیندازیم. لکسوس RX350 F Sport در بازارهای جهانی به قیمت 59 هزار و 985 دلار خرید و فروش میشود. لینکلن MKX EcoBoost قیمتی 63 هزار و 695 دلاری دارد. شاید برای اولینبار باشد که یکی از محصولات مرسدسبنز از بقیه ارزانتر از آب درآمده است. بهطوریکه GLC300 قیمتی معادل 59 هزار و 980 دلار پیدا کرده است.
لینکلن MKX کراساوور با طعم کانادا
سال 2006 فورد شاسیبلند جدیدی را به لیست فروشش اضافه کرد؛ Edge. این خودرو برای فورد فقط یک محصول تازهوارد بود و نه چیز بیشتر. در حالی که آمریکاییها واقعا به خاص بودنش نیاز داشتند. آنها به دلیل مسائل مالی نمیتوانستند چندان روی آپشنهایش مایه بگذارند. بنابراین ترجیح دادند سمبه را به سمت زیرمجموعه لوکسسازشان یعنی لینکلن ببرند. ماحصل این تغییر رویکرد خودرویی شد به اسم MKX. حالا دیگر میشد نام آن را یک کراساوور خاص گذاشت. یکی از نکات جالب درباره این خودرو آن است که فورد هیچگاه آن را در داخل خاک آمریکا تولید نکرد؛ یعنی تا این روز امکیایکس فقط در کانادا تولید میشود. 10 سالی که از تولید نسل اول گذشت با به دست آوردن بازار افراد متمول و ثروتمند سپری شد؛ اما نکتهای که درباره لینکلن گفته میشود آن است که معمولا عادت ندارد در نسلهای جدید، تغییرات عمیقی در طراحی خودروهایش اعمال کند. نسل دوم امکیایکس نیز دقیقا با همین فلسفه تولید شد. همان میکآپ ملایم نیز برای زیباتر شدن چهرهاش کافی بود. یکی از متفاوتترین شاسیبلندهای سایز متوسط دنیا. خودرویی که شرکت مادر فورد، برایش سنگ تمام گذاشته است. آمار نشان میدهد تقریبا از زمان عرضه اولین نسخه این خودرو، هر سال حدود 1000 دستگاه به فروش آن افزوده شده است. البته بعید به نظر میرسد که شرکت بتواند موفقیت سال 2007 و فروش ناگهانی 37 هزار و 953 دستگاهیاش را بار دیگر تکرار کند. خریداران این خودرو در بازار آمریکا اغلب بازیگران، هنرمندان و ورزشکارانی هستند که میخواهند در حین حضور در خیابان، هم خودشان دیده شوند هم ماشینشان.
نظر نهایی
پیشبینیاش کار سختی نیست؛ در بین این گروه سه نفره، غیرعادیتری عضو همان لکسوس است؛ اما واقعیت آن است که چهره فضایی و نامتعارف شاسیبلند ژاپنیها چیزی است که مدیران شرکت به آن نیاز دارند. لکسوس تخصص اصلیاش تنها در ساخت سدانهای لوکس، پرآپشن و با قیمتی مقرون به صرفه برای بازارهای غربی است. بنا براین تعجبی ندارد که در حوزه غیرتخصصیاش دست به چنین اقدامات پرزرق و برقی بزند. او آنقدرها که نشان میدهد جسور و چالاک نیست. حداقل روی کاغذ که اینطور نشان میداد. شاید انتقاد اصلی به مرسدسبنز وارد باشد. خودروساز بنامی که چند سالی است خود را درگیر یک زبان طراحی آیندهنگر کرده است. انتظار میرفت آلمانها برای این کلاس از تولیداتشان کمی مایه اسپورت و جوانگرایی را بیشتر میکردند. با این وجود باید اعتراف کرد که چهرهاش آنقدرها هم توی ذوق نمیزند. هرچه باشد قابلیتهای فنیاش واقعا غافلگیرکننده بود. طوریکه کاملا حواس را از روی طراحیاش پرت کرده است. لینکلن عادیترین و در واقع صادقترین عضو گروه است. همیشه خود را از جنجالهای مربوط به طراحیهای چالشبرانگیز دور کرده و خود را بهعنوان یکی از معدود لوکسسازان آمریکای شمالی به دیگران تحمیل کرده است.