به گزارش خودرونگاران به نقل از آی تی ایران، در کل، کاربران در گزارشها و نظرات خود، خودروی مدل X را به خاطرسرعت و دست فرمان عالی مورد ستایش قرار دادند اما از بعضی ابعاد پیچیده خودرو خیلی استقبال نکردند.
"Tesla" در پاسخ به نظرات خریدان گفته که شرکت حدودا 1 سال صرف حل ایرادات مدلهای اولیه این خودرو کرده است. البته باید این را بگوییم که اکثر صاحبان مدل X، از داشتن آن بسیار خوشحال هستند. برای اثبات من و "Ben Zhang" از سایت"Business Insider" پس از تست این ماشین در ماه مارس، واقعا شگفت زده شدیم.
نظرات خریداران ممکن است موجی از نگرانی را به سمت شرکت "Tesla" به وجود بیاورد، که البته این اتفاقات در زمان ورود خودروی جدید شرکت به بازار کاملا طبیعی است. اما نگرانی اینجاست که آیا شرکت "Tesla" با همان سرعتی که مدیر عامل این شرکت ایلان ماسک انتظار آن را دارد پیش خواهد رفت؟ آیا فروش 500هزار خودرو تا تحویل سالانه این شرکت در سال 2018 میسر خواهد شد؟
سؤال کلیدی همیشگی اینجاست: آیا تقاضایی برای خودروهای این شرکت وجود دارد؟
مقدار تقاضا دیوانه کننده است
پاسخ به این سوال کار سادهای است. مطمئنان اگر شرکت به فروش نیم میلیون دستگاه برسد، باز هم تقاضا برای خودروهایی "Tesla" وجود خواهد داشت.
جواب نهایی این است که "Tesla" هیچوقت مشکلی برای فروش خودروها نخواهد داشت، حد اقل تا زمانی که به ردهی تولید کنندگان برتر در بازار برسد. در حال حاضر بزرگترین چالش شرکت "Tesla"، مدیریت صحیح حجم بالای تقاضا برای خودروهای این شرکت است.
"Musk" همواره به چالش این شرکت اشاره داشته است. زمانی که مشخص شد خودرو مدل 3 این شرکت در اواخر سال 2017 با قیمتی 30هزار دلار به بازار خواهد آمد، شرکت "Tesla" به سرعت 400هزار دستگاه از این مدل را با پیش پرداخت 1000 دلار به پیش فروش رساند.
"Musk" به تحلیلگران یادآوری کرد که تنها کاری که شرکت در این راستاانجام داد، چند پست در توییتر و پخش مستقیم پرده برداری از این مدل بوده.
کاملا واضح است که رونمایی از این خودروها بزرگترین و مهمترین اتفاق در تاریخ صنعت خودرو سازی به حساب میآید. در طول یک قرن، هیچکدام از تولید کنندگان خودرو در جهان، آمار تقاضایی حتی نزدیک به این رقم نداشته اند، آن هم برای خودرویی که هنوز اصلا تولید نشده. شرکت جنرال موتورز یا تویوتا حاضرند هر کاری انجام دهند تا به چنین سطحی از تقاضا و اشتیاق از طرف خریداران برسند، اما چنین اتفاقی نمیافتد، بنابراین مجبورند میلیاردها دلار صرف بازاریابی و تبلیغات کنند.
اما شرکت "Tesla"، به لطف وجود اهداف علمی، هیچ هزینهای صرف تبلیغات نمیکند. البته "Musk" میگوید که روزی این کار را انجام خواهد داد، چون رسانه برای بقا نیاز به دریافت هزینههای تبلیغاتی خواهد داشت. در حال حاضر شرکت ایمیلها را ارسال میکند، مدارک و اطلاعات مشتریان را در اختیار دارد و تیم کوچک اما قدرتمند ارتباطات را در اختیار دارد، و بهتر است اجازه دهیم "Musk" به کار خود در توییتر ادامه دهد. فعلا همین کافی است.
"Tesla" در مقابل همه رقبا
این داستان اصلی شرکت تقریبا از زمان دوره حضورش بوده است. شرکت در سال 2016 موفق شده تقریبا 100هزار دستگله را بدون صرف هیچ هزینهای برای تحریک تقاضا، به دست مشتریان برساند. در طول همین دوره، شرکت فورد و جنرال موتورز مبلغی حرود 6 میلیارد دلار صرف تبلیغات در کشور آمریکا کردند.
البته خودروهای بیشتری نسبت به شرکت "Tesla" به فروش رساندند و پول زیادی را به جیب شرکتهای تبلیغاتی ریختند، اما به دلیل همین هزینههای تبلیغات و بازاریابی، هزینه ساخت هرخودرو 100% از شرکت "Tesla" بالاتر است.
بدون شک "Elun Musk" بزرگترین فروشنده خودرویی است که تا بحال دیدهایم، و برنامههای فروش خودری شرکت "Tesla" را بایستی کارآمدترین و کمهزینه ترین برنامههای فروش در صنعت خودرو بدانیم. کمپانیهای دیگر نیز فروش بی نظیری دارند البته هزینههای بالایی برای تبلیغات پرداخت میکنند. برای مثال شرکت فراری که به دلیل طراحی بی نظیرش، همواره از حجم بالای تقاضا عقب میماند و خودروهایش بالای 100هزار دلار قیمت دارند.
اما همین شرکت فراری سالانه نیم میلیارد دلار صرف تیم این شرکت در مسابقات فرمول یک میکند که به عنوان اصلیترین روش تبلیغ این شرکت ایتالیایی به شناخته میشود.
در مقابل میلیاردها دلار هزینهای که سالانهی شرکتهای مختلف برای تبلیغات و جذب مشتری صرف میکنند، این نگرانی که ممکن است شرکت "Tesla" به دلیل نظرات منفی عدهای از مشتریان درباره مدل X با کاهش تقاضا و مشتری مواجه شود، کاملا غیر منطقی است.
اما هیچ کدام از صحبتهای بالا بدین معنی نیست که ارزش بالای 30 میلیارد دلاری شرکت "Tesla" در بازار کافی است و اینکه سرمایهگذاران، تحلیلگران و یا خریداران اطمینان خاطر داشته باشند که شرکت به راحتی و با مهارت رقبا را از سر راه برخواهد داشت، منطقی نیست. این شرکت در آینده و زمانی که از یک شرکت لوکس تولید خودرو وابسته به "سیلیکون ولی" به یک شرکت عظیم تولید کننده خودرو در صنعت خودروسازی جهانی تبدیل شود، با موانع بسیار زیادی روبرو خواهد شد.
بایستی با دقت و تردید بیشتری به مسئله کلی بازار خودروهای الکتریکی که سهم 1 درصدی از بازار خودرو دارند، نگاه کنیم. اشتباه بزرگ تولیدکنندگان بزرگ خودرو درباره این شرکت این است که تصور میکنند خواستهی "Tesla" تنها تولید خودروهای الکتریکی است و نه چیز بیشتری.
اما واقعا کسی نمیتواند 375هزار پیش فروش خودروی مدل 3 این شرکت را جدی نگیرد. و این مسئله کاملا روشن است که این مقدار پیش سفارش، محدودیت شرکت در تولید این مدل خودروی الکتریکی را نشان میدهد. به نظر شرکت "Tesla" قادر باشد میلیونها دستگاه از این خودرو را به فروش برساند اما مسئله اصلی احتمالا عدم توانایی شرکت در کنترل این حجم از خودروها و روانه کردن آنها به بازاردردههی آینده به تنهایی خواهد بود.
البته همین مقدار تقاضا نیز مورد انتقاد قرار گرفته، آیا همهی افراد به خواستهی خود در خرید مدل 3 این شرکت خواهند رسید؟
اهمیتی ندارد، حتی اگر شرکت نصف پیش سفارشها را هم تامین کند، باز هم به دستاورد بزرگی در این صنعت رسیده است. مخالفان "Tesla" نیز که خود را بر روی اخبار منفی اطراف این شرکت متمرکز کردهاند، بهتر است با چشمان بازتری موفقیتهای یزرگ این شرکت را نظاره کنند.
بحث نهایی به اینجا ختم میشود: مقدار تقاضا برای خودروی جدید این شرکت که حتی تا به حال تست نشده، بیش از 3 برابر خودروهای تولیدی این شرکت تا پایان سال 2016 است.
احتمالا دهها سال طول بکشد تا شرکتی مانند "Tesla" حتی به مشکلاتی مانند کمبود تقاضا نزدیک شود.