به گزارش خودرونگاران به نقل از اندیشکده خودرو ، طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، ایران طی سالهای اخیر حدود ۱۲۷ میلیارد دلار یارانه انرژی تخصیص داده؛ رقمی که معادل ۳۷ درصد تولید ناخالص داخلی است و ایران را در رتبه نخست یارانه انرژی در جهان قرار میدهد. این اعداد بیانگر آن هستند که مسئله انرژی در ایران یک «اختلال قیمتی» ساده نیست؛ یک بحران ساختاری در سمت تولید، مصرف، سرمایهگذاری و حکمرانی انرژی است.
امیر کرمانی، اقتصاددان ایرانی و استاد دانشگاه برکلی، در یک برآورد معتبر، رقم سرمایهگذاری مورد نیاز برای اصلاح ناترازی انرژی در پنج سال آینده را حدود ۱۰۰ میلیارد دلار اعلام کرده است؛ رقمی که نه از مسیر بودجه عمومی و نه از محل افزایشهای محدود قیمتی قابل تأمین نیست. روشن است که رفع این ناترازی گسترده، نیازمند تصمیماتی ژرف و یک بسته اصلاحات اقتصادی واقعی است؛ از آزادسازی فضای اقتصادی و رفع محدودیتهای بینالمللی تا جذب سرمایهگذاری خارجی در مقیاس بزرگ. با این حال، با دستفرمان فعلی سیاستگذاری، چنین تحولی دور از دسترس به نظر میرسد.
در چنین بستری، سیاست سهنرخیشدن بنزین هرچند ممکن است بخشی از رانتها و قاچاق را مهار کند، اما نمیتواند چرخدندههای اصلی بحران انرژی را به حرکت درآورد. مشکل مصرف بالای بنزین نه از «رفتار مصرفکننده» آغاز میشود و نه با «قیمتگذاری محدود» قابل مدیریت است. ساختار حملونقل کشور، ناوگان فرسوده، کیفیت پایین موتورهای داخلی و کمبود مزمن حملونقل عمومی باعث شده که مصرف سوخت در ایران بالا بماند؛ حتی اگر نرخ سوم بنزین بهطور مستمر افزایش پیدا کند، رفتار مصرف تغییر محسوسی نخواهد کرد، زیرا انتخاب مردم تغییر نکرده است.
برای تبدیل اصلاح قیمت به اصلاح واقعی، سیاستگذار باید مسیر متفاوتی را انتخاب کند:
درآمد نرخ سوم بنزین باید صرف نوسازی ناوگان و توسعه حملونقل عمومی شود؛
اسقاط خودروهای فرسوده باید اجباری و نظاممند باشد؛
ورود خودروهای کممصرف و هیبریدی باید عملاً امکانپذیر شود، نه صرفاً روی کاغذ؛
و مهمتر از همه، اقتصاد انرژی کشور نیازمند سرمایهگذاری خارجی، فناوری نو و اصلاحات نهادی است؛ اموری که بدون اصلاح سیاست خارجی و محیط کسبوکار، ممکن نیست.
سهنرخیشدن بنزین تنها زمانی میتواند معنا داشته باشد که بخشی از یک بسته بزرگتر اصلاح انرژی باشد. در غیر این صورت، چیزی فراتر از افزایش هزینه خانوارها و انتقال بار مالی از دولت به مردم نخواهد بود. امروز مسئله اصلی این نیست که بنزین چند نرخ دارد؛ مسئله این است که ساختار انرژی ایران با اصلاحات کوچک درمان نمیشود. در نهایت، پاسخ روشن است: ایران با بزرگترین ناترازی انرژی جهان روبهروست. برای حل این بحران، کشور به تغییر ریل سیاستگذاری نیاز دارد؛ نه تغییر عدد روی پمپ بنزین.