به گزارش خودرونگاران به نقل از اقتصادنیوز،مرتضی ایمانیراد درباره اینکه چرا دولت از افزایش نرخ ارز یا بهتر بگوییم واقعی شدن نرخ ارز واهمه دارد و همواره به دنبال سرکوب کردن نرخ ارز است؟ اظهار کرد: مساله پایین نگه داشتن نرخ ارز بر میگردد به دنبالهروی اقتصاد از سیاست و به طور مشخصتر، وقتی مساله بقا مطرح میشود ما به دنبال سیاستهایی هستیم که این بقا را تقویت کند و آن هم سیاستهای معطوف به رضایت مردم و نمایندگان مردم است. نرخ ارز پایین این کار را انجام میدهد. مساله دیگری که این واهمه را تثبیت میکند این است که مردم و بخشی از سیاسیون معتقدند که وقتی قیمت دلار بالا میرود قیمت کالاها هم به تبع آن بالا میرود. یعنی در ایران این تئوری رسمیت پیدا کرده است که یکی از مهمترین عوامل تورم در کشور نرخ دلار است.
این اقتصاددان افزود: در حالی که نرخ دلار عاملی است که در تورم سهم دارد ولی عامل اصلی تورم موارد دیگری است. ولی چون ما از تورم میترسیم (چون در بعد از انقلاب به ندرت تورم یکرقمی داشتهایم) و رابطه بین دلار و تورم را هم در قالب «همزمانی» نمیبینیم و معتقدیم که میان این دو رابطه علی برقرار است، در نتیجه از بالا رفتن نرخ دلار هم میترسیم ولی چون کلمه ترس قشنگ نیست و در آن ضعف دیده میشود، این رابطه را در ایران به یک ارزش تبدیل کردهایم.
ایمانیراد تصریح کرد: یعنی کسی که موافق پایین بودن نرخ ارز است مردمی تلقی میشود و کسی که مخالف باشد فاصلهاش از مردم و حکومت بیشتر است. به نظرم وجود این قانون غلط اقتصادی که به شدت میان مردم و مسوولان رایج شده است، علت اصلی دفاع از نرخ ارز ارزان است.
این اقتصاددان درباره اینکه، پایین نگه داشتن نرخ ارز تاکنون چه تبعاتی در اقتصادمان داشته است؟ گفت: نرخ ارز پایینتر از نرخی که بازار تعیین میکند منشاء رانت است. به اندازه حجمی که ارز مبادله میشود ضربدر تفاوت میان نرخ ارز رسمیشده و نرخ بازاری ارز رانت در جامعه توزیع میشود و به همین نسبت کارایی هم در اقتصاد پایین میآید. منابع به جای خوبی نمیروند.
او افزود: منابع به جایی میروند که از این ارز ارزان استفاده کنند و این جاها الزاماً در منطقه بهرهوری و توسعه کشور نیست. جدا از این نرخ پایین ارز منافع گروههای قدرتمندی را در اقتصاد تامین میکند و در طول زمان یک ائتلاف غیررسمی دور و بر نرخ ارز ارزان به وجود میآید که در سازوکار سیاستگذاری اینها همیشه حضور دارند و اثرگذارند. تازه اینها وقتی که نرخ ارز هم تغییر میکند به عنوان یک ذینفع نهادینهشده در اقتصاد حضور خواهند داشت و موجب تخصیص نامطلوب منابع میشوند. به خاطر وقت کم من مجبورم کوتاه و در نتیجه کلی صحبت کنم، ولی برای هر یک از این مسائل مصادیق زیادی را میتوان مطرح کرد.
ایمانیراد در پاسخ به این پرسش که پایین نگه داشتن نرخ ارز به نفع چه گروههایی است و چه گروههایی از این ناحیه متضرر میشوند؟ تاکید کرد: دو کانون اصلی دور و بر نرخ ارز ارزان شکل میگیرد. یکی سیاستمداران مدافع مردم که اساساً سیاست مساله اصلی آنان است. این گروه همیشه با نام مردم صحبت میکنند و معتقدند مردم از طریق نرخ پایین ارز قیمتهای وارداتی پایینتری را تجربه میکنند. در نتیجه فشار روی مردم پایین میآید. این گروه بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصاد داخلی و بینالمللی و به عنوان یک ارزش همیشه از نرخ پایین ارز دفاع میکنند.
او افزود: گروه دوم واردکنندگان، و به خصوص واردکنندگان انحصاری هستند که از نرخ پایین ارز سود خوب میبرند. اینکه واردکنندگان، چه چیزی وارد میکنند مهم نیست، مهم این است که از واردات کالا رانت قابل توجهی به جیب میزنند. رانت همیشه جمع بازی صفر (zero sum game) است و وقتی به عدهای رانت میرسد، منبع تامین آن جیب کسان دیگری است.
به گفته این اقتصاددان، یکی از تامینکنندگان منبع رانت صادرکنندگان هستند. صادرکنندگان هر چند که از نرخ ارزان ارز نفع میبرند ولی بخش مهمی از این نفع را موقع صادرات باز پس میدهند. منبع دوم منابع تامین رانت دولت است که مجبور است نفت را به مبلغ پایینتر بفروشد و در عوض کالاها را به قیمت بازار آزاد خریداری کند. سوم مردم هستند که در موقع پایین بودن ارز سود میبرند ولی در دوران افزایش یکباره ارز نهتنها تمامی سود به دستآمده را پس میدهند بلکه مبلغ بیشتری باید بدهند. معمولاً مردم وجه رانت را موقع شکلگیری تورمهای دورقمی بعد از اتمام دوران نرخ ارز ارزان پرداخت میکنند.
او در این باره که چرا سیاستگذار پولی به هر قیمتی به دنبال افزایش ارزش پول ملی است و به همین جهت گفته میشود یکی از دلایل واقعی نشدن نرخ ارز به این موضوع برمیگردد. تصریح کرد: ارزش پایین ارز به قیمتی کمتر از ارزی که نیروهای بازار تعیین میکنند منشاء سیاسی قوی در ایران دارد. به طور کلی نرخ ارز باید بتواند فاصله نرخ تورم داخلی و خارج از کشور را پر کند تا هم واردات کنترل شود و هم صادرات تنبیه نشود. به این ترتیب ما در یک تعادل پایدار با اقتصاد جهانی قرار میگیریم.
او افزود: در نظر داشته باشیم که پول ما میتواند هم در داخل تعیین ارزش شود و هم در خارج. در داخل ارزش پول را نرخ تورم (و نرخ بهره همراه با آن) ارزشگذاری میکند و در خارج نیز ارزش پول به تفاوت نرخ تورم در داخل و خارج برمیگردد. کاری که به طور مستمر ما در ایران کردهایم بالا نگه داشتن ارزش پول ملی در جهان و پایین نگه داشتن ارزش آن در داخل است. چون تاکنون حریف تورم نشدهایم (که البته دو سال گذشته را در بعد از انقلاب باید یک استثنا دانست)، این کار را هم با هزینه بسیار بالا انجام دادهایم.
این اقتصاددان در پاسخ به این پرسش با توجه به این شرایط چرا باید از افزایش نرخ ارز دفاع کرد؟ تاکید کرد: چون اقتصاد ایران را در اقتصاد جهانی شناور میکند. چون بهرهوری را در اقتصاد ایران بالا میبرد. چون صادرات را تشویق میکند. چون جلوی خروج یکطرفه ارز را میگیرد. چون هزینه-فرصتهای از دسترفته داخلی را با استانداردهای جهانی محاسبه میکند. ضمناً در بلندمدت هم قدرت رقابتپذیری کشور بالا میرود.
او درباره تعیین نرخ دلار در بودجه سال 95 گفت: بستن بودجه با نرخ 2850 تومان بزرگترین اشتباه دولت آقای روحانی است. قیمت نفت را دارند خوب میبینند ولی نرخ تبدیل آن اشتباه است. به نظرم خیلی هم عجیب است. در مورد پیامدهای آن هم صحبت کردیم.
ایمانیراد درباره چشمانداز بازار ارز پس از اجرای برجام گفت: پس از برجام تا حدودی نرخ ارز پایین میآید (که مبلغ این کاهش خیلی زیاد نخواهد بود) ولی با توجه به تقاضاهای به تعویقافتاده برای ارز که مبلغ آن بسیار بالاست و به محض ثبات درآمدهای ارزی فعال میشوند، نرخ ارز مجدداً شروع به افزایش میکند. اگر نقطه شروع را همین روزها در نظر بگیریم و مثلاً سال آینده، شهریورماه را نقطه انتهایی بررسی قرار دهیم، در این مدت با یک منحنی U شکل برای نرخ دلار در برابر ریال مواجه خواهیم بود.